بغض شب هنگام
امشب من نالان نالانم بی تو میمیرم، می دانم
بی دو چشم مست تو حتی یک دم نمی خوابم
بیا و بنشین در کنار من بگو که می مانم، میمانم
صدای قلبم را گوش کن آخر امشب من بی تابم
بردی عقل و هوش از من انگاری که من یک دیوانم
شاید هم رسم عشق است معنای اسمت نمی دانم
بمان تو هر نفس کنار من گر نباشی من ویران ویرانم
تیر - ۸۹